هوش جز آن دسته از سازههای روانشناختی است که تعاریف مختلف و گاها ضد و نقیضی داشته است. اخیرا پژوهشی منتشر شده که بر اساس تعریف خود از هوش نشان میدهد افراد باهوش بیشتر در معرض خطر ابتلا به اختلالات روانی هستند و علت احتمالی آن را واکنشپذیری بیش از حد نسبت به محیط اطراف تبیین کردهاند.
تسین هوش را اینگونه تعریف میکند: توانایی اکتشاف دانش و الگوها از دنیایی پر از عدم قطعیتها و احتمالات بینهایت که ماموریت آن حل مشکلات مختلف در محیطهای طبیعی و اجتماعی آنها به منظور بقا و شکوفایی است. فرد بسیار باهوش ظرفیت قابل توجهی برای دیدن و درونی کردن این عدم قطعیتها، امکانات و مشکلات گسترده دارد. این موهبت هم میتواند تسهیگری برای توانمندسازی و خودشکوفایی باشد و هم میتواند پیشبینیکننده اختلال و ناتوانی باشد همانطور که نتایج یک پژوهش که به تازگی منتشر شده است نشان میدهد خطر ابتلا به بیماریهای روانی در افرادی که هوش بالایی دارند تقریبا ۴ برابر بیشتر است.
پژوهشگران علت آن را اینگونه تبیین کردهاند که، چون مغز آدمهای باهوش بیش از حد تحریک پذیر است و ضریب هوشی بالا منجر به آگاهی بیشتر از محیط اطراف میشود و همین امر سیستم عصبی مرکزی مغز را واکنشپذیرتر میکند. یعنی وقتی مغز فرد خیلی فعال باشد، بدن او نیز فعالیت زیادی خواهد داشت یعنی سیستم سمپاتیک ما فعال میشود. وقتی سیستم سمپاتیک مغز فعال باشد بدن در حالت جنگ و گریز قرار میگیرد که باعث تغییر در خلق و خو، رفتار و عملکرد مغز میشود و همین امر باعث میشود این افراد اضطراب بیشتری را تجربه کنند. محققان تاکید میکنند که ما شواهدی ارائه کردهایم که نشان میدهد افراد باهوش بالا در معرض خطر بیشتری برای اختلالات روانشناختی و بیماریهای فیزیولوژیکی هستند. با این حال برای نشان دادن علیت آن باید کار بیشتری انجام شود و نیازهای به تحقیقات گستردهتری وجود دارد و نمیتوان با قطعیت درباره آنها نظر داد.